
چرایی توجه به طرح رفراندوم فلسطین (جرس) نزدیک به یک قرن است که سرزمین فلسطین به اشغال مهرههای از قبل نشانده شده جریان صهیونیست توسط انگلیس تحت عنوان کشور اسرائیل درآمده است. و بارها و بارها نیز بهکرات بدنه غرب به حمایت آن در حوزه بینالملل پرداخته است. اما فارغ از بحث انسانی و احساسی، […]
چرایی توجه به طرح رفراندوم فلسطین (جرس)
نزدیک به یک قرن است که سرزمین فلسطین به اشغال مهرههای از قبل نشانده شده جریان صهیونیست توسط انگلیس تحت عنوان کشور اسرائیل درآمده است. و بارها و بارها نیز بهکرات بدنه غرب به حمایت آن در حوزه بینالملل پرداخته است. اما فارغ از بحث انسانی و احساسی، فارغ از موضوع مهم غربت و حصر مردمی آزاده در خاک سرزمین خودشان که دل هر انسانی را میلرزاند بهتر است این سؤال مطرح شود چرا اقلیم فلسطین؟ مگر سرزمینی بهتر پهناورتری در سراسر دنیا مثل کشورهای اروپایی که هم آمادگی و هم ادعای حمایت از فلسطین رادارند وجود نداشته و نداردکه فلسطین این سرزمین کم وسعت منتخب میشود. واضع است که منطقه ژئوپولوتیکی و ژئو استراتژیکی سرزمین فلسطین که در محل تلاقی سه قاره قرار دارد که میتواند آسیا، افریقا و اروپا را به متصل کند و بهنوعی حلقه اتصال شرق و غرب و محل باورهای الهامبخش سه دین بزرگ دنیا است میبایست بهعنوان لقمهای دندانگیر توسط تفکر استعماری تمدن غرب بلعیده شود. لقمهی چرب در نقطهای حساس برای انجام تعهدات به سران صهیونیستی آن جهت جلوگیری از اتحاد دنیای اسلام بهعنوان تئوری مردم بیسرزمین و سرزمین بی مردم. یعنی به باور رساندن اذهان عمومی که فلسطین سرزمینی بین مردم و متروکه بوده است و آنها آبادش کردند. که بعدها با کمک آمریکا و میزان نفوذ یا حتی طرح تصرف کشورهای همسایه مانند مصر، سوریه، اردن و…آغاز کنند تا به هدف ایجاد اسرائیل بزرگ برسند لذا به نظر میرسد در این راستا سه محور اساسی را در دستور کار خود در طول مسیر جهت ایجاد جنگ طولانیمدت در نظر قرار دادهاند.
الف: غصبی مدیریتشده و طولانیمدت که باعث میشود کمکم اذهان عمومی دچار عادت و فراموشی شوند و نسلی که تاریخ اشغالگری را میدانند در اوج درگیری جنگ اصلی یا اسیر شود و یا کشته شود و نسل بعدی که در بدن اسارت به دنیا میآید چیزی از آزادی، تاریخ صنعت، زراعت، سرسبزی و آرامش، کوشش و اهتمام حس ملی نمیداند. پس به شرایط عادت کرده است. اینجا اصل چرایی و بایسته تشکیل مرکز جهانی رفراندوم سرزمین ساز جهانی فلسطین را طلب میکند. که متکی بر اصول تفکر دموکراسی است و خواستار ایجاد رفراندوم از همه فلسطینیان حقیقی نه مهاجران غاصب چه فلسطینیان مسلمان، مسیحی و یهودی است که نهتنها به دنبال حقانیت ملت مظلوم باشد بلکه بهعنوان سند رسوایی خوی استعماری غرب و همپیمانان آن در تاریخ بماند.
ب: به نظر میرسد دلیل مهم برای طولانی کردن این مبارزه تسخیر سرزمین فلسطین فرصتی بوده که میبایست غاصبان میخریدند تا بتوانند آرامآرام با دست گرفتن رسانهها. و اذهان عمومی خود را تقویت کنند و فرصتی فراهم شود برای قدرتمند شدن رژیم غاصب بهگونهای که در ظاهر با تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی خود را مظلوم و فلسطین را سرزمین خالی از سکنه که حق مالکیت این قوم نافرمان است معرفی کنند؛ که این تفکرتایید دیگری است جهت رد پیش نهاد منطقی یعنی تعیین حق حاکمیت توسط رفراندوم همانگونه که مقام معظم رهبری مطرح فرمودندکه البته آنها این امر را مانعی بزرگ بر سر راه خود میدانند که واضع است برگرفته از باور عدم مشروعیت اسرائیل غاصب است.
ج: تئوری دیگر صهیونیست استفاده از طرح استراتژیک جنگ فرسایشی است اینکه برای برنده شدن بایستی بازی به صورتی شکل بگیرد که مدتزمان طولانی در برداشته باشد تا طرف موردتهاجم بهتدریج ضعف و ناتوان گردد و از دفاع دست بکشد در این فضا است که پس از مدتی به پذیرش حداقلی رضایت خواهد داد و بهاصطلاح (به مرگ میگیرند تا به تب راضی شوند) لذا غرب و انگلیس و غاصبان صهیونیسم که مدعیان اصول تفکر دموکراسی هستند با ایجاد اغتشاش در منطقه و تروریست قلمداد کردن ایران بهعنوان حامی اصلی مردم مظلوم فلسطین اذهان جهان را نسبت به پیشنهاد موضوع مطروحه بهعنوان راهحل منازعه فلسطین دورنمایند و جامعه بینالملل را درگیر فضاسازی علیه ایران کنند. مهمترین بخش طرح پیشنهادی راهبردی دموکراسی رهبر انقلاب در سال ۹۳ برخلاف باور عموم مردم ما مسئله فلسطین بهتنهایی نیست. بلکه لازمه امنیت منطقه و از همه مهمتر امنیت جهان اسلام و به دنبال آن کشورهای اسلامی است؛ که در این مقطع از زمان در حساسترین مرحله از عملیات طراحیشده دشمن قرار دارد.
فاز اول که اشغال آهسته و مدت گیر جهت نفوذ پایانیافته و فاز دوم یعنی تقویت بنیان جنگ سخت و نرم خود با تعلیم و استفاده از مهرههای دستآموز تحت تعلیم غربی فضای تحریک و تضعیف سیستم فرهنگی و اقتصادی کشورهای منطقه را در دستور کار خود قرار داده است. قطعاً این عمل بهمنظور دستیابی به اهداف بلندمدت برنامههای طراحیشده برای منطقه است. لذا در این برهه از زمان بیشازپیش باید به فکر امنیت منطقه و حمایت و تقویت طرحهای مردمی با حوزه بینالملل مانند جرس باشیم. چرایی این حمایت بهمثابه مثال ذیل است
فرض کنیم سارقی از خانه همسایه ما دزدی کند و ما با این فکر که خدا رو شکر که خانه من مورد تجاوز قرار نگرفته فقط در جهت افزایش امنیت منزل و اموال خود اقدام کنم و بر اساس آنکه مشکل همسایه ربطی به ما ندارد در کمک به امن کردن محله اقدامی نکنم باید یقین داشت که عدم کمک به امنیت منطقه هر آنچه خانه ما امن باشد میتواند تهدید جدی برای امنیت کاشانه ما فراهم کند. لذا با اوضاع فعلی منطقه و ایجاد مشکلات گسترده امنیتی داخلی و خارجی این مثال مصداق عینی پیدا میکند. به این مفهوم که اگر متعهد نشویم برای از بین بردن دزد آیا عملاً فرصت تهدید خاک خود را به غاصب ندادهایم.
پس گواه اهمیت و تشکیل و حمایت از مرکز جهانی رفراندوم سرنوشتساز جهانی فلسطین و همچنین جمعیتهای مردمنهاد دیگر با این جنس و رنگ از رسالتهای خود مدانیم که معتقدیم حمایت از مظلوم وظیفه همگان و عدم ظلمپذیری در باورمان، اعتقادمان و تاریخ گوهربار ایران نهادینه است و حال با تحلیل منطقی دلیل فرار غرب و سازمان ملل متحد از اجرای این طرح راهبردی را بهتر درک میکنیم که اینان خود رفیق دزد و شریک قافلهاند.
(معصومه شیخلر)