امیر کربلایی-پایگاه خبری صدای دیپلماسی (idva):در این روزگار سازمان صدا و سیما  تنها متهمی است  که هر انتقاد و تهمتی بر پیکره آن می چسبد.نقد بر صدا و سیما شاید از گذشته ها بوده اما در این روزگار که فضای مجازی گوی سبقت داشتن مخاطب را از این سازمان عریض و طویل ربوده ، بیشتر […]

 امیر کربلایی-پایگاه خبری صدای دیپلماسی (idva):در این روزگار سازمان صدا و سیما  تنها متهمی است  که هر انتقاد و تهمتی بر پیکره آن می چسبد.نقد بر صدا و سیما شاید از گذشته ها بوده اما در این روزگار که فضای مجازی گوی سبقت داشتن مخاطب را از این سازمان عریض و طویل ربوده ، بیشتر نمود پیدا کرده است.

تقسیم بندی جامعه  به موافق و مخالف و عدم توجه به خواست عمومی  در ساخت برنامه ها از طرف این سازمان یک نارضایتی قابل تامل در جامعه ایجاد کرده است. دادن تریبون به یک طرف جهت نقد عملکرد طرف مقابل یا حذف برنامه های نقد محور یا پخش برنامه های همسو با فکر یک جریان باعث ریزش مخاطب گردیده است که این نوع تفکر معمولا در جامعه ایرانی نتیجه ای معکوس می دهد به طوری که برای مردم نوعی فضای بسته رسانه ای و اعمال سلایق  شخصی به جای نظرات عمومی را تداعی می کند.

طبق اصل ۱۷۵ قانون اساسی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد .همچنین در حطیطه مدیریتی نیزنصب و عزل  رییس سازمان با مقام معظم رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان سه قوه بر این سازمان نظارت خواهند داشت.

خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین می کند.مدیریت سازمان در دوره های مختلف همیشه سعی بر داشتن نوعی تعامل با همه جریانات سیاسی و اقشار مردم داشته و تعادل در تصمیمات و خواسته های مردمی جز لاینفک مدیریت های این سازمان  بوده است.

انتخاب مدیران شبکه ها هم جهت با نوع  تفکر برنامه سازان از یک سو و داشتن نگاهی فرهنگی جدای از مباحث اقتصادی  از سوی دیگر از ویژگی های مدیران قبلی سازمان به حساب می آمد.در دوره فعلی با توجه به نگاه ویژه رهبری به شرایط سخت اقتصادی و فرهنگی  جامعه که نیاز به یکصدایی و همدلی  بیش از پیش احساس می شود متاسفانه بعضی از انتصابات در حوزه های مدیریتی شبکه ها باعث ایجاد تغییراتی گردیده که عملا تقابل های فکری را در نوع برنامه ها نمایان می سازد.

 ساخت مستند ها با رویکردی جهت دار، ساخت برنامه های تفریحی با رویکرد اسپانسر محور و حذف مجریان با سابقه از برنامه هایی که بیشترین مخاطب را دارند و عملا نبود برنامه هایی با رویکرد فرهنگی  و بدتر از همه دستکاری در نظرسنجی ها  ته مانده اعتبار  صدا و سیما را نیز برباد می دهد.

عدم توجه دقیق به منویات رهبری در بحث اقتصاد مقاومتی و نگاهی بودجه محور در این سازمان ملی از دیگر ویژگی های مدیریت این دوره است و در مباحث کلان حاکمیتی نیز القای دوقطبی در سطح جامعه  و نبود فضای تنفس برای همه جریانات ، خود گواهی بر مسیر اشتباهی است که رسانه ملی طی می کند. اما نکته مهم  این است که رئیس سازمانی که با حکم رهبری انتخاب می شود چگونه می تواند خواست مردم را در سیاست های کلان خود نادیده بگیرد  و یا سیاست تقابل را در جامعه القا کند؟

 فرمایشات رهبرمعظم انقلاب همیشه گواه این مطلب بوده که آرامش در جامعه و عدم ایجاد شکاف در میان اقشار مردم از مهمترین  ارکان در سیاست حاکمیت و نظام بوده و هست، اما چگونه ممکن است این سیاست در سازمانی که رقیبی نداشته و یکه و تنها بار رسانه ای کشور را بدوش میکشد وارونه عمل کند؟

رئیس سازمان صدا وسیما معمولا جزء رجل سیاسی بوده و شاید دیدگاهی جناحی داشته باشد اما لازمه مدیریتش در یک مجموعه ملی که متعلق به تک تک آحاد جامعه است، قرار گیری در جایگاهی فراجناحی است که باید عدالت را برای همه اقشار جامعه رعایت کند و چون  ایشان توسط مقام رهبری انتخاب می شود نگاه ها از بابت جهت دار بودن دیدگاه صدا و سیما به سمت رهبری معطوف می شود و این موضوع مقام معظم رهبری را در جایگاهی جناحی قرار میدهد که این امر کاملا خلاف واقعیت است. حال نکته اساسی اینجاست که بعد از چهل سال از پیروزی انقلاب آیا زمان آن نرسیده که در کنار رسانه ملی رسانه هایی تاسیس شود که دیوار سانسور و محدودیت در عرصه رسانه برچیده شده تا از زوایای بهتری ابعاد بروز شده انقلاب را ببینیم.باید دید نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران چگونه این آزمون را از سر خواهد گذراند.