بن سلمان مرده یا زنده و معادلات منطقه پس از حادثه تیراندازی در کاخ پادشاهی سعودی در شامگاه ۱۲۱ آوریل که در منطقه ((الخرامی)) شکل گرفت، گمانه‌زنی‌های گسترده‌ای توسط جامعه رسانه‌ای در شبکه‌های مجازی آغاز گردید از قبیل تحلیل‌هایی مانند احتمال کودتا توسط تعدادی از شاهزادگان سعودی یا ترور ((محمد بن سلمان)) تا اعلام رسمی […]

بن سلمان مرده یا زنده و معادلات منطقه

پس از حادثه تیراندازی در کاخ پادشاهی سعودی در شامگاه ۱۲۱ آوریل که در منطقه ((الخرامی)) شکل گرفت، گمانه‌زنی‌های گسترده‌ای توسط جامعه رسانه‌ای در شبکه‌های مجازی آغاز گردید از قبیل تحلیل‌هایی مانند احتمال کودتا توسط تعدادی از شاهزادگان سعودی یا ترور ((محمد بن سلمان)) تا اعلام رسمی پلیس شهر ریاض در باب ورود یک پهباد اسباب‌بازی به حریم هوای کاخ و یا حضور یک شی مشکوک به داخل کاخ توسط کاربران مجازی و اقسام دیگری از گمانه‌زنی‌های مختلف در فضاهای رسانه‌ای و همچنین افشا کننده اسرار داخلی آل سعود که این اتفاق را ترور محمد بن سلمان نامیده بود به این موضوع پرداخته شد. اما آنچه مهم است و جای بحث و گمانه‌زنی را پر رنگ می‌کند عدم حضور ولیعهد عربستان در رسانه‌های عمومی پس از حادثه فوق است تا جایی که زمان ورود وزیر خارجه آمریکا ((مایک پومپئو)) به عربستان سعودی نیز در کنار او حاضر نگردید. لذا این اتفاق تئوری مرگ یا مصدومیت شدید محمد بن سلمان را پر رنگ تر می‌کند و در حال حاضر با تأیید خبر زخمی شدن بن سلمان توسط دولت عربستان موضوع مورد بحث گستردگی و جنبه‌های مختلفی به خود گرفته است اما اگر بر اساس مفروضات مطرح‌شده بخواهیم گفتگو کنیم دو اتفاق در کل قابل بررسی است. یک مرگ محمد بن سلمان و دوم زنده ماندن آن به نظر می‌رسد هر کدام از این دو فرضیه می‌تواند معادلات منطقه غرب آسیا را تحت تأثیر خود قرار دهد. به همین دلیل هر دو فرضیه و احتمالات تأثیرات آن را در معادلات منطقه را به طور مختصر بررسی می‌نماییم.

در فرضیه اول: مرگ بن سلمان

الف |: قطر پس از مدتی مماشات با عربستان به دلیل عدم علاقه به قطع ارتباط کلی با این کشور در پی شروط اعلام‌شده توسط ریاض اخیراً طی یک جبهه‌گیری مستقیم به صراحت اعلام نموده که هیچ یک از شروط عربستان را نمی‌پذیرد که نشان می‌دهد پدرسالاری عربستان بر کشورهای منطقه رو به سقوط و عمر آن رو به اتمام است که نشان از به‌هم‌ریختگی اشتراک کشورهای عربی به محور عربستان می‌دهد و طبعاً این رویکرد قطر می‌تواند خبر از حادثه‌ای مهم و تغییراتی در عربستان بدهد و همچنین به دلیل نبود ظرفیت در مابقی کشورهای عربی فروپاشی اتحاد عربی قابل پیش‌بینی است.

ب: با توجه به فرسایشی شدن جنگ با حوثی ها (یمن) و شرایط ناگوار کشورهای مهاجم در این جنگ نافرجام به نظر می‌رسد کشورهای متحد با عربستان و خود عربستان در معادلات پس از بن سلمان از این جنگ به علت هزینه‌های گزاف و زمین‌گیر شدن در باتلاق صنعا به صورت جدی کنار رفته و فقط به حضورهای مختصر افاقه کنند.

ج: درگیری‌های داخلی عربستان در حالت پیش‌بینی مرگ بن سلمان و بازگشت ((محمد بن نایف)) ولیعهد سابق قابل تصور است. و احتمال آنکه مجدداً ریاض با یک تسویه حساب شخصی روبرو خواهد شد که باعث بی‌نظمی داخلی و هرج‌ومرج دولتی می‌گردد بسیار محتمل به نظر می‌رسد و این عامل عربستان را تا حدودی درگیر نزاع‌های داخلی خود می‌گرداند و حضور ریاض را به عنوان بازیگری با تمام قوا در منطقه کم رنگ تر خواهد کرد.

د: به نظر می‌رسد با روی کار آمدن بن نایف و با توجه به آنکه در گذشته رابطه بن نایف با آمریکا مثبت و به عنوان نیروی مورد اعتماد آمریکا شناخته می‌شد با چالشی جدید روبرو شود آمریکا بر اساس روال گذشته با یک تغییر گسترده در رویکرد حمایت خود را از بن سلمان اعلام و در عمل حمایت از بن نایف که توسط بین سلمان در حصر قرار گرفته بود را به حاشیه راند. این اتفاق باعث می‌گردد که این بار بن نایف مانند گذشته اعتماد و تکیه صد در صدی به حمایت امریکا نداشته باشد و شاید حضور بی‌راه نباشد حضور وزیر خارجه امریکا در عربستان را به این حوزه مربوط دانسته به همین دلیل پیش بینی می‌گردد در دوره بن نایف رویکرد عربستان و خصومت بی‌دلیلی که بن سلمان با ایران ایجاد کرده بود معتدل تر شود و وضعیت فعلی خصومت عربستان با ایران کاهش یابد.

فرضیه دوم: زنده بودن بن سلمان

حال اگر تصور شود این اتفاقات یک بازی سیاسی و رسانه‌ای بوده که خود بن سلمان بر پا کرده است و یا اتفاقی است که توسط مخالفان او صورت گرفته اما به هدف اصلی آن که ترور و مرگ او بوده نائل نیامده است چه ثمراتی را برای بن سلمان می‌تواند داشته باشد.

الف: سرکوبی مخالفان

بن سلمان با استفاده از این فرصت می‌تواند از ابزار قدرت امنیتی ایجاد کرده جهت حذف مخالفان خود پر رنگ تر و گسترده‌تر استفاده کند و دایره حذف مخالفان خود را بدون هیچ دغدغه‌ای در فضای داخلی و بین‌المللی با سرعت پیش ببرد و به دلیل اقدام پیش‌آمده (عملیات ترور) علیه او دست وی را برای هرچه بیشتر کردن فضای امنیتی عربستان باز کند تا با هموار نمودن اذهان عمومی داخلی و خارجی بتواند به تسویه حساب‌های داخلی با مخالفان خود پرداخته و مانند اردوغان (ترکیه) مخالفان خود را از صحنه سیاسی خارج کند.

ب: مشروعیت و مقبولیت سازی

می‌توان تصور کرد که محمد بن سلمان با توجه به شرایط موجود سناریوی مظلوم‌نمایی را در پیش گیرد تا با ایجاد شرایط روانی و هیجانی در جامعه مخاطب داخلی فضای اغنایی را ایجاد کند که اقدام بر علیه جان او به دلیل مخالفت گروهی از جامعه سیاسی کشور است که موافق اقدامات انجام شده او در حوزه فعالیت‌های مدنی (آزادی‌های عمومی) نیستند. این فضا سازی عاملی می‌شود تا سطح محبوبیت بن سلمان را افزایش دهد و در عمل حمایت عموم جوانان و بانوان را به دنبال داشته باشد و باعث افزایش مشروعیت و مقبولیت او در انجام اقدامات آتی گردد. این فرصت می‌تواند پایه‌های جریان سازی سیاسی اخیر بن سلمان را به حمایت مردمی گره زند.در نتیجه با بررسی وضعیت و بر اساس پیش بینی‌های مختلف می‌توان فرضیه مرگ و یا حیات ولیعهد عربستان را از اتفاقات مهم حوزه بین الملل متصور شد که می‌تواند معادلات منطقه ای و بین المللی را دست خوش اتفاقاتی نو کند. که به ذات این اتفاقات تغییرات گسترده ای در حوزه دیپلماسی برای بازیگران منطقه غرب آسیا رقم خواهد خورد

              محسن جابری