ادله تائید یا رد ازدواج سفید مقدمه همچنان که در پیششماره مقرر کرده بودیم تا به ابعاد مختلف ازدواج سفید (که در فقه از آن بهعنوان نکاح معاطاتی نامبرده میشود) بپردازیم و در آن شماره نیز به دایره مداخلات کیفری و صیانت از حریم عفت و اخلاق عمومی و با نگاه به جرم انگاری صورت […]
ادله تائید یا رد ازدواج سفید
مقدمه
همچنان که در پیششماره مقرر کرده بودیم تا به ابعاد مختلف ازدواج سفید (که در فقه از آن بهعنوان نکاح معاطاتی نامبرده میشود) بپردازیم و در آن شماره نیز به دایره مداخلات کیفری و صیانت از حریم عفت و اخلاق عمومی و با نگاه به جرم انگاری صورت پذیرفته توسط قانونگذار پرداختیم لیکن تعهد اخلاقی نویسنده بر آن بود تا در این شماره به بررسی تفاوت ازدواج سفید و عقد نکاح منقطع در حریم فقه و حقوق خصوصی بپردازیم ولی به دو دلیل از آن صرفنظر کردیم اولاً تقریباً هر شخص متعارف از پیشزمینه ذهنی و دال بر تفاوت آنها برخوردار است لذا نوشتار در این امر تکرار مکررات است و لا غیر. ثانیاً ازآنجاکه اصطلاحات فقهی کمی نامأنوس و متفاوت با زبان محاورهای است لذا به نظر میرسد ارتباط لازم برای درک دستورات فقهی به جهت تخصصی بودن آن برای مخاطبان کمی دور از ذهن و خستهکننده باشد.
لذا بر آن شدیم تا با نگاهی بیطرفانه ولی واقعگرایانه، به بررسی اجتماعی این پدیده با تکیهبر نظر موافقان و مخالفان بپردازیم لازم به ذکر است تعهد ما مبنی بر دوری از هرگونه خط فکری، اجتماعی و فارغ از هر نوع جناحبندی بر قوت خود باقی و نتیجهگیری از این مقال بر عهده مخاطب است.
خاستگاه واژه ازدواج سفید
این واژه در اصل از کلمه فرانسوی ماریاژ بلان (Mariageblanc) که تحتاللفظی به آن ازدواج سفید (White marriage) هم میگویند آمده است. این پیوند ازدواجی است بهاصطلاح ناکامل به این معنی که با رابطه جنسی همراه نیست. افراد به دلایل مختلفی ازجمله انگیزههای اقتصادی و اجتماعی، کسب ویزا یا فرار از تعقیب قضائی این ازدواج را برمیگزینند. این امکان نیز وجود دارد که زن یا مرد همجنسگرا باشند یا به هر دلیل ناتوانی جنسی داشته باشند که برقراری رابطه جنسی در ازدواج سفید را غیرممکن میکند.
در ایران ازآنجاکه این زندگی مشترک با ارتباط جنسی همراه است واژه «ازدواج سفید» کاربرد متفاوتی دارد و برخلاف «مارِیاژ بلان» ثبت قانونی نمیشود.
در کشور ما به همزیستی بدون علقه زوجیت و ثبت قانونی ازدواج سفید گفته میشود که برخی این واژه را معادل «نکاح معاطاتی» در شرع مقدس میدانند. به نظر میرسد ازدواج سفید در ایران رو به افزایش است لیکن با توجه به ماهیت پنهانی این نوع زندگی مشترک و عدم ثبت قانونی یا مطلع بودن خانوادهها، دسترسی به آمار واقعی را دچار مشکلات جدی مینماید و حقیقتاً نمیتوان آمار دقیقی در این باب ارائه نمود ولی در روال رو به رشد این پدیده شکی نیست. همانطور که از فلسفه ازدواج سفید برمیآید پدیده ایست که از غرب برآمده که بافرهنگ ایران و عرف اجتماعی و خاستگاههای دینی ما در تعارضات جدی است. بااینهمه این پدیده نیز مانند هر نظریه دیگری دارای طرفدارانی است که باید به بررسی آن پرداخت.
متأسفانه در کشور مـا در اکثریت قـریب بهاتفاق نشستهای برگزارشده صرفـاً بـه رد ایـن پدیده میپردازند. بدون ذکر دلایل موافقان که به نظر نگارنده روش صحیحی نیست چراکه برای رد یا تائید هر نظریه یا پدیده، باید با بررسی کامل نظرات موافق و مخالف مخاطب را آگاه ساخت تا مخاطب بتواند بهطور آگاهانه آن را تائید یا رد نماید و در غیر این صورت نتیجهای جز شک و تردید و وجود سؤالات متعدد در ذهن مخاطب در برنخواهد داشت و ما برخلاف این عرف غلط به ذکر دلایل هر دو طرف آن میپردازیم.
دلایل تائید ازدواج سفید
۱- از نگاه برخی ازدواج سفید مسیری آگاهانه است برای رسیدن به یک انتخاب درست برای ازدواج دائم و در نگاه کلان طغیانی است در مقابل آنچه جامعه و حکومت بر آزادیهای فردی بهویژه برزنان اعمال میشود. (که در این خصوص بحث و نظر زیاد است.)
۲- برخی کارشناسان مسائل اجتماعی ضمن تائید اینکه ازدواج سفید امکان شناخت زوجین را پیش از ازدواج فراهم میآورد به ضربالمثلی نیز اشاره دارند مبنی بر ” تا دو نفر زیر یک سقف نروند روشن نیست که باهم زندگی کنند “ و لذا ازدواج سفید را مکانیزمی برای محک زوجین میدانند.
۳- با توجه به آمار نسبتاً بالای طلاق و یکی از اصلیترین عوامل آنکه بحث مسائل جنسی است ازدواج سفید میتواند راهکاری بر این عامل باشد تا زوجین از این نظر به مشکل خاصی برخورد نکنند (که البته مشکلات جنسی که از عوامل مهم طلاق در کشور ماست جای بسی تأمل و نگرانی دارد که متأسفانه در این باب آموزش خاصی به خانوادهها داده نمیشود.)
۴- گروهی بر این باورند که: ازدواج سفید راهکاری ست برای دو جوان تا بدون دخالت خانواده و اطرافیان روی رابطه خود متمرکز شوند و آگاهانهتر شریک زندگی خود را انتخاب نمایند.
۵- و برخی فعالان حقوق زنان، ازدواج سفید را نوعی انتخاب آگاهانه زنان در تقابل با قواعد تبعیضآمیز ازدواج در ایران میدانند و معتقدند نگاه منفی به این پدیده کمرنگتر شده است.
پس از ذکر دلایل طرفداران سفید برای داشتن نگاهی اصولی و حقیقی به این پدیده باید دلایل رد این پدیده را هم مطرح کنیم لذا سعی میشود تا پاسخ هر شماره از دلایل تائید را به ترتیب در ذیل بیاوریم.
دلایل رد ازدواج سفید
- اینکه ازدواج سفید را نوعی طغیان در برابر قانون و حکومت و آزادیهای فردی بالأخص در زنان بدانیم به نظر صحیح نمیآید چراکه درواقع با عنایت به مخفی بودن این رابطه و عدمحمایت قانونی و عرفی و اجتماعی از زوجین حقیقتاً این نوع طغیان، جز آسیب به زنان و حقوق اجتماعی آنان نتیجهای در بر نخواهد داشت و اتفاقاً این امر دلالت بر عدم مسئولیتپذیری خاص زوجین است.
- در اکثر ازدواجهای سفید بحث ازدواج دائم مطرح نیست و از طرفی به دلیل قبح اجتماعی و فرهنگی علیالاصول خانوادهها نیز از حمایت زوجین خودداری نموده و با توجه به عدم وجوه هرگونه ضمانت اجرائی قانونی و اخلاقی در خصوص پایبندی زوجین به تعهدات خویش نظریه شناخت زوجین پیش از ازدواج بهعنوان یک نظریه پرخطر و پر ریسک باید در نظر گرفت.
- هرچند که مشکلات جنسی یکی از بارزترین دلایل طلاق در جامعهی مطرح میشود و این امر در جایی نمود بیشتری دارد که ازدواجهای دائم در حدود ۲ سال از زندگی مشترک منجر به طلاق میشود. بهعبارتدیگر در نگاه اول به نظر میرسد پس از فروکش کردن اوج احساسات جنسی عوامل اختلاف به اوج خود میرسد (که این فرضیه در صورت احراز اشتراکات روابط مناسب جنسی است) ولیکن نباید روابط جنسی را بهعنوان یک اصل قطعی در روابط در نظر گرفت تا برای جلوگیری از هر نوع مشکل جنسی روابطی را بر پایه امور جنسی قرارداد که این فعل ازنظر عرف و فرهنگ و نگاه دینی مورد عدم تائید و نگاهی نامناسب در اجتماع مـطرح میگردد.
- هرچند که دخالت خانوادهها نیز ازجمله دلایل کاهش آمار ازدواج است ولی با توجه به عرف اجتماعی در کشور ما که خانواده را از علل اصلی فرهنگسازی و تربیت صـحیح میداند نمیتوان نقش خانواده را در ازدواج نادیده گرفت و درواقع حتی در صورت ازدواج دائم و پسازآن نیز اعضای خانوادهها نقش بسزایی در روابط با یکدیگر ایفا میکنند. لذا نمیتوان خانواده را بهعنوان رکن اصلی اجتماع نادیده گرفت.
- قواعد تبعیضآمیز ازدواج در ایران از نگاه زنان درواقع به دلیل عدم آگاهی کامل از قواعد قوانین کشور است ازجمله مواردی که فعالان حقوق زنان به آن اشاره مینمایند بهطور مثال حق طلاق است که در اصل این حق به زوج تعلق دارد ولیکن درواقع میتوان آن را ضمن عقد خارج لازم به زوجه نیز تفویض اختیار کرد.
این مثال به جهت آن است که باوجود علم و آگاهی لازم از قوانین میتوان بسیاری از مواردی که فعلان حقوق زنان به آن اشاره دارند با اداره زوجین به توافقات دیگر مناسبتری رسید لذا اکثر قواعد تبعیضآمیز درواقع از جهل به قوانین سرمنشأ میگیرد جهت روشنگری در باب این حقوق میتواند بهحق حضانت، حق حبس، حق طلاق و … نیز اشاره کرد.
نتیجهگیری
ضمن تأکید مؤکد بر این مهم که پس از ذکر دلایل موافقین و مخالفین پدیده اجتماعی ازدواج سفید و احترام به کلیه نظرات، نتیجهگیری قطعی بر عهده مخاطب قرار میگیرد لیکن صرفاً به ذکر این نکته بسنده میکنیم که با توجه به اینکه ازدواج در اکثر کشورها بهویژه در کشورهای غرب آسیا، بنیادی مذهبی دارد، فرایند جداسازی ازدواج از دین و شریعت امری دشوار شاید غیرممکن است و این پدیده اجتماعی در فرهنگ ایرانی که برگرفته از سنت و شرع است بهطور عمومی بهعنوان پدیدهای وارداتی و ناپسند دیدهشده و قبول ازدواج سفید و حتی همهگیر شدن تفکراتی مانند حق بر بدن و انتخاب نوع و سبک زندگی در بین عموم مردم به نظر میرسد هرگز به عنوان یک تفکر همه گیر جا نخواهد افتاد.
و این در حالی ست که برخلاف آنچه طرفداران این پدیده عنوان میدارند ازدواج سفید با اصول و حقوق انسانی بالأخص برای زنان در تعارض جدی است و این امر با توجه به حقوق و تکالیف زوجین و فرزندان، در شرع مقدس اسلام و قوانین موضوعه کشور ما دارای وضوح بیشتری است چراکه در اسلام چهارچوب مناسبی برای این قبیل موارد مطرح گردیده هرچند که نگاه اجتماعی به جهت جهل به فلسفه حقیقی عقد نکاح منقطع کمی زاویهدار به نظر میرسد ولی حقیقت امر آن چیزی ست که در دل دیانت و ضوابط خاص آن مقرر است نه الزاماً در اجرای احکام دینی که شاید توسط ما به شکل صحیح اجرا نگردد.
(بابک شناسی)